نفس

... مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید

نفس

... مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید

ساختن و نسوختن

 

می گویند معلمی باید در خون ادم باشد... 

من هم ان را تایید می کنم. 

اما دیشب٬ 

وقتی داشتم از عمیق ترین نیازها و توقعات نداشته ام برایش می گفتم٬ 

وقتی تمام استدلال هایم را پشت هم چیدم تا خواسته ام را به معقول ترین شکل ممکن٬برای بار هزارم تکرار کنم... 

وقتی احساس کردم تمام  وجودش گوش شده و نه مثل همیشه تمام حواس اش با من است... 

وقتی اخر همه ی حرفهایم نقطه گذاشتم... 

وقتی جویای بازخورد حرفهایم در صورت و حرفهایش بودم... 

 

لبخند شیرینی زد٬ 

از همان هایی که معلم ها بعد از ارائه کامل و جامع  ـ یک مبحث تدریس شده ـ توسط دانش اموز خود می زنند... 

کلی تعریف و تمجید از هوش و تیز بینی ام... 

 

معلم همیشه معلم است٬اگر معلمی در خون اش باشد... 

 

و من تلخ خندیدم٬ 

چون جواب حرفها و استدلال ها و خواسته هایم٬ نبود انچه او داد... 

 

ـ او که ذره ای نمی خواهد تغییر کند٬ 

گویا باید تمرین کنم چگونه با معلم ها بسازم و نسوزم...

نظرات 8 + ارسال نظر
س.ح جمعه 11 دی 1388 ساعت 01:03

سلام بر س عزیز
گاهی یاد گرفتن بعضی چیزها ارزش سوختن رو هم داره...و باید ساخت.

دعا یادتان نرود که بیش از گذشته محتاجم

سلام عزیز
شاید هم٬
اما من کلا خیلی دوس ندارم نقش پروانه رو بازی کنم...
به روی چشم!
:-*

فرزانه جمعه 11 دی 1388 ساعت 01:40 http://ruzhayebeyadmandany.persianblog.ir

عین حقیقت که ادم اگه معلم خوبی داشته باشه موفق هم میشه من خودم تجربه کردم

بله! ۱۰۰٪
ما هر چی داریم از معلم های عزیزمون...نه نه! معلم عزیزم دارم!
:دی

هدی جمعه 11 دی 1388 ساعت 14:29

سلام س-ف جان
زندگی هم این است دیگر..
ساختن و سوختن..
حالا هر کس به طریقی می سازد و می سوزد..
یکی با معلم ..یکی با شاگرد..یکی با دوست... یکی با ...
بگذریم بهتر است ...

:-*

سلام خانوم٬
این نیز بگذرد...
؛)

هدی جمعه 11 دی 1388 ساعت 14:34

وای چه اشتباهی
نسوختن منظور بود!!!!

:">

ایراد نداره خانوم گل!
به قول س-ح عزیز گاهی اوقات بد نیست ادم سوختن رو هم تجربه کنه!
:-*

نیما1394 جمعه 11 دی 1388 ساعت 15:54

تا انجا که من میدانم سوختن و ساختن کار یک معلم خوب است نه یک شاگرد. رسم ادب این است که حتی اگر معلم بدی داشته باشی به رسم ادب به او احترام بگذاری

دنیا عوض شده اقا نیما! جدیدا شاگردا باید یاد بگیرن بسازن و نسوزن! ؛)

صد البته احترام به معلم هم از واجبات موکد است!

رستگار جمعه 11 دی 1388 ساعت 22:50 http://saghiye-simin-sagh.blogsky.com

سلام س-ف عزیزم

گاهی سوختن آدمو می سازه...

التماس دعا
یا حق

سلام نازنین
سوختن؟ساختن؟
مگه می شه؟!

محتاجیم یه دعا
در پناه حق

بی - ریا سه‌شنبه 15 دی 1388 ساعت 19:25

چی گفتی ؟ التماس کردی بات بمونه نره زن بگیره ؟
گفتی مهربون تر باش با ما قدری ؟
نه جونی
فایده نداره
فایده نداره
:دی

حالتون خوبه؟
تب ندارید؟

بی ریا یکشنبه 20 دی 1388 ساعت 17:54

نه حالم سر جاشه

الان بله٬اما اون موقع که کامنت قبلی رو گذاشتید به نظرم تب داشتید!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد