نفس

... مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید

نفس

... مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید

ماه عسل؟؟؟

دیگه تموم شد. 

یا نه... 

تازه شروع شد...  

«کمی بیش از اندکی صبر کردیم و بالاخره سحر رخ نمود...»

و آغاز صبح... 

نور، نور و تا ابد نور...  

نوری که در آن فروغی نیست. 

چون طلوعش به مدد صاحب الزمانش فرا رسید... 

 

یا مهدی گفتیم و عشق آغاز شد... 

 

 و جه تقارن قشنگی است... 

میلاد نور و میلاد سامانمان...

 

باورم نمی شه، 

دارم راستی راستی می رم سر خونه زندگی ام..