نفس

... مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید

نفس

... مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید

مرا با دلبرم بگذار و مگذر ..

 

همه متفق القول می گویند: نیستم و نیستم و کم هستم و حسابی مشغول... 

مشغول کار و درس و زندگی و عاشقی... 

انگار حق تمام و کمال با همه است.. 

نیستم و نیستم و کم هستم و حسابی مشغول.. 

اما نه مشغول کار و درس و زندگی و .. 

مشغول مشغله هایی هستم که گفتنی نیست.. 

نوشتنی نیست.. 

و خواندنی هم انگار.. 

من خسته ام؛ 

من حسابی خسته ام... 

اما این خستگی نه روحی است و نه جسمی... 

حفره ای است بین این دو.. 

که حسابی درد می کند.. 

خوب مشغولم می کند و 

دوایی برای آن نیست. 

پس بی مهابا خود را به زندگی کردن می زنم تا مگر.. 

 

 

باز تاکید می کنم حال دلم بس ناجوانمردانه خوب است 

و هوا بارانی و 

تو تابستانی 

........... 

 

نظرات 2 + ارسال نظر
امین سه‌شنبه 1 آذر 1390 ساعت 10:35 http://elahi-gahi-negahi.blogsky.com/

سلام
این ذات دنیاست... مهم اینه که "حال دل مون خوب باشه"!

حق یارتون

علیک سلام
حال دلتون خوب
یا علی

M.M دوشنبه 7 آذر 1390 ساعت 17:58

سلام
خوب است که نیستی
این نبودن ها را سخت دویت دارم

سلام،
خستگی هایش را چه طور؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد