نفس

... مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید

نفس

... مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید

فصل جدید

اغاز می کنم فصل جدیدی از زندگی ام را به نام ذاتی که همه موجودات نا اگاهانه واله او هستند و او تنها حقیقتی است که شایستگی پرستش دارد... 

و سپاس می گذارم ان خداوندی را که غیر از او محمودی نیست... 

تمام شد...و حالا شروعی دوباره...خودم رو پیدا کردم٬خیلی زودتر از اون چیزی که فکرشو می کردم. 

و این شروع نیز مثل همه ی شروع ها به من هدیه کرده کلی شور و طراوت و سر زندگی رو... 

شکر!خدا جون شکر! 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 

امروز سه شنبه بود.سه شنبه ای که گره خورده با معرق و چوب و استاد.... 

امروز کمی دیرتر از حد معمول از خواب بیدار شدم و راهی کلاس شدم . 

وقتی رسیدم جلوی در کارگاه٬ راست اش روم نمی شد برم تو.اخه چند وقتی بود یه خط در میون به کلاس سر زده بودم و...درگیر این فکرا بودم که صدای خنده های شیرین خشایار منو به خودم اوورد... 

{به به!خاله س!چه عجب! زود بیاین تو که بچه ها کلی وقته منتظرتون هستن}  

رفتم تو... 

 باز نگاه مهربون استاد بود و ریحانه و حامد و جای خالی اقای بصیر زاده عزیز و کلی چهره جدید. 

استاد گفت:پس چرا وایسادی دختر؟معلوم هست کجایی؟بیا تو که کلی کار داریم.من و دست تنها کجا گذاشتی رفتی؟ 

یخ ام شکست.کیفم و گذاشتم رو میز و شروع کردم با بچه ها خوش و بش کردن.کلی کار داشتم. 

......... 

وقتی به خودم اومدم ساعت ۴ بعد از ظهر بود!من بودم و استاد و کلاس خالی ولباسام که پر بود از خاک اره و چوب و ... 

از استاد خداحافظی کردم رفتم و برای ثبت نام  ترم جدید کلاس زبان ... 

خداجون شکرت...چه قدر شیرین بود لحظه های اغازین این شروع دوباره!  

 

 

 

پ ن۱:ممنون ام از همه دوستانی که یاورم بودن تو اون لحظات سخت.لحظه های سخت شکستن پوسته.شرمنده ام اگه خواسته و نا خواسته خاطرشون رو مکدر کردم.ان شا الله بتونم تو شادی هاتون جبران کنم. 

پ ن۲:دیشب تا ساعت ۲ بیدار بودم.جلد ۱ کتاب اشنایی با قران شهید مطهری رو تموم کردم و ۵۰ صفحه اول جلد ۲ رو هم خوندم.باور کنید انقدر شیرین بود که نمی تونستم ببندم اش! 

پ ن ۳:به قول درویش مصطفی:       یا علی مددی

نظرات 9 + ارسال نظر
MB سه‌شنبه 3 شهریور 1388 ساعت 18:06

و ما انا یا رب
و ما خطری هبنی بفضلک
و تصدق علی بعفوک ای رب ...

[ بدون نام ] سه‌شنبه 3 شهریور 1388 ساعت 18:54

اول انکار میکنی بعد گریه میکنی بعدش عصبانی میشی آخرش ممکنه فراموشش کنی

زهرا سادات - zdB سه‌شنبه 3 شهریور 1388 ساعت 19:07 http://zshejazi.blogfa.com/

سلام عزیزم.
در کمال نا امیدی بلاگتو باز کردم..وقتی خوندم ؛یه دنیا خوشحال شدم!
عزیزم تو لایق بهترینها هستی ؛ چون خودتم یکی از بهترینهایی!
مثل همیشه
شاد
سربلند
و پیروز باش!
دوست دارم
برات دعا میکنم مثل همیشه ؛ محتاج دعای خیرت هستم مثل همیشه!
یا علی.

امین سه‌شنبه 3 شهریور 1388 ساعت 20:53 http://elahi-gahi-negahi.blogsky.com

سلام، از این پست‌تون خوشحال شدم؛
من هم امروز کلاس بودم و برعکس شما هیچی از کلاس نفهمیدم! :) این دو هفته غیبت کلی ما رو عقب انداخته.
دعا کنید جبران کنم

سهیل سه‌شنبه 3 شهریور 1388 ساعت 21:26 http://daypic.blogfa.com

سلام.

خدارو شکر .... ظاهرا بهترین....

استاد مطهری....مال زمان خودش نبود.... مثل امام...کاش الان بودن.... از روی خودخواهی گفتم ...چون از این زمان هم فراترن....

التماس دعا.

یاعلی.

بنت الهدی سه‌شنبه 3 شهریور 1388 ساعت 22:19

سلام س-ف جان

خدا رو شکر.
..
خدا با صابرین هست!
..
یه چیزی میگم بین خودمون باشه :)
من نمیدونم قضیه چیه ولی چیزی میگم که بهش رسیدم:
خیلی سخته بارها و بارها امتحان کردم و شکست خوردم ولی بازم امتحان کردنش می ارزه ..شاید شما موفق بشین همون بار اول...
تو این دنیا توجه کردین که به تنها چیزی که میشه دل بست و از دستش نداد خداست؟!
تا حالا شده خدا ما رو به حال خودمون رها کنه؟!
این ماییم که همیشه رابطه و رشته ای که بین خودمون وخودشه رو پاره میکنیم ولی بازم که ناامید از همه چیز برگردیم
دوباره با آغوش باز پذیرای ماست..
ای کاش به درجه ای برسیم که فقط اونو ببینیم و لاغیر..

مثل همیشه التماس دعا

ney سه‌شنبه 3 شهریور 1388 ساعت 22:34

نه به دیروز نه به امروز! ما به کدوم ساز شما برقصیم؟

سهیل چهارشنبه 4 شهریور 1388 ساعت 00:07 http://daypic.blogfa.com

سلام.

به روزم ......

ع.ر.وطن دوست چهارشنبه 4 شهریور 1388 ساعت 01:50 http://www.hekayathamchenanbaghist.blogsky.com

سلام!
خوشحالم که اوضاع بهتر شده!

انشا...ا که توی این سختی که این مدت کشیدی خیری هست که ما از درکش عاجزیم!
اگه استخاره (طلب خیر) میکنیم باید پای تلخیش هم وایسیم!
بقول سعدی:
چه خوش گفت آن مرد دارو فروش
شفا بایدت ،داروی تلخ نوش


دعاتون کردم و میکنم
یا علی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد