نفس

... مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید

نفس

... مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید

کلاس زبان

کلاس زبان رفتن تو ماه رمضون واسه خودش معضلی شده هاااااا

چند وقت پیش یکی از دوستان زنگ زده بود خونمون که منو واسه افطار دعوت کنه ...وقتی تلفن رو برداشتم  شروع کرد به یه ریز غر زدن.گفت و گفت و گفت و گفت تا کاملا خالی شد! 

 بعدش بهش گفتم : خوب پ..جون حالا بگو ببینم چی شده که انقدر غل غل می کنی؟....گفت : کی به شماها که نمی تونید روزه بگیرید گفته روزه بگیرید؟!...گفتم: کی؟!من؟!...گفت: نه! تو نه! همه تون!!!!!!!....گفتم : چرا؟...گفت: یه هفته اس تقریبا ۱۰ بار به خونه هر کدوم تون زنگ زدم که دعوتتون کنم.هر بار که زنگ زدم خواب بودید...صبح.ظهر.عصر.شب! راست اش یه ریزه خجالت کشیدم...طفلی حق داشت!

حالا شما تصور کن با این شریط (خواب های گاه و بی گاه تو روز و بی خوابی های شبانه تا نزدیکی های سحر)متوجه بشی که ساعت ۸-۱۱:۳۰ صبح کلاس زبان داری!

خدااااااااا.نمی دونید صبح ها با چه مصیبتی از خواب بیدار می شم! 

 

 

 

دوستان شما به این معتقدید که هر زبان جدید یه دنیای جدیده؟قبول دارید وقتی یه زبان جدید رو یاد می گیرید خواه نا خواه با یه فرهنگ جدید هم اشنا می شید؟این جمله امام خمینی رو هم به یاد دارید که گفتن:

پیش تر به زبان خارجی احتیاجی نبود.امروز احتیاج است.زبان های زنده دنیا جزو برنامه تبلیغات مدارس باشد.امروز مثل دیروز نیست که صدای ما از ایران بیرون نمی رفت.امروز ما می توانیم در ایران باشیم و در همه جای دنیا با زبان دیگری تبلیغ کنیم.

علاوه بر این.فکر نمی کنم بر هیچ کدوم از شما لزوم یاد گیری زبان انگیلیسی پوشیده باشه.درسته؟بلاخره ما می خوایم درس بخونیم و اغلب کتب مرجع ما متاسفانه یا خوشبختانه نوشته شده غربه...ما روزانه قسمتی از وقت مون رو صرف کار با کامپیوترو اینترنت می کنیم.پس ناچاریم که انگلیسی بدونیم...(و کلی دلیل دونسته و ندونسته دیگه)

همه مون هم می دونیم که بهترین سن یادگیری کودکی٬نوجوونی و جوونی ه...

حالا به نظر شما یه کم خطرناک نیست که کودک و نوجوون و جوون مون رو دستی دستی هل بدیم تو فرهنگ پر زرق و برق و شیک غرب؟(که گاها با فرهنگ دینی سنتی ما هم در تضاده.)

چه جوری می شه به جوون نشون بدیم...یا نه٬جوون ببینه ٬بعد نخواد!.یا نه٬بگیم نخواه؟!

به نظر شما با این اوصاف دین داری تو دوره و زمونه ما یه ریزه سخت تر نمیشه؟

ببینید.من به عنوان یکی از افراد این قشر بزرگ(جوون ها) که سعی خودم رو کردم نه از این ور بوم بیوفتم نه از اون ور.روزانه چه قدر با این مسایل ناخود اگاه  رو به رو می شم؟

برای این که بحث متفرق نشه.وارد مبحث اینترنت و تلوزیون و ماهواره و تبلیغات و این چیزا نمی شم...

فقط و فقط فکر کنید.من جوون.به خاطر نیازم به دونستن یه زبان بین المللی وارد یکی از موسسات زبان شهر خودمون می شم...

کتاب اصلی مون که پر از ریدینگ با موضوع بیوگرافی بازیگران هالییوودی وخواننده های روز دنیا و انواع رابطه و چگونه یک مچ میکر خوب باشیم و...امثال این هاست.

کتاب داستان هامون که پر از لاو استوری با محوریت مادیات و جذابیت های ظاهریه...(از عکس ای جور و واجور خانوم های مو بور و اقاهای جنتلمن و جزییات اش می گذرم!)

اینا که تازه قسمت خوب ماجراست...وااااای ! معضل از اون جا شروع می شه که معلم ات ازت می خواد برای تقویت لیسنینگ ات هفته ای یه فیلم ببینی یا کلی اهنگ خارجی گوش بدی!

جدی جدی این همه فعالیت چه تاثیری تو روحیه من جوون می ذاره؟

تازه خدا رو صد هزار مرتبه شکر که من دخترم.اقایون چه جوری باهاش برخورد می کنن؟چه جوری با این همه زرق و برق کنار می یان؟

از من که گذشت...

می خوام بدونم با این رشد سرسام اور تکنولوژی و ارتباطات.من در اینده چه جوری می تونم یه فرزند اگاه.مسلمون.با حیا و ...تربیت کنم؟

 

نظرات 11 + ارسال نظر
سجاد ام ال بی کی یکشنبه 15 شهریور 1388 ساعت 00:38 http://MLBK.33ir.com

سلام
من سجاد هستم.
اگه با تبادل لینک موافقی منو با اسم "سجاد ام ال بی کی" لینک کن وبگو با چه اسمی لینکت کنم؟!!

301040 یکشنبه 15 شهریور 1388 ساعت 00:59 http://301040.blogsky.com

سلام.
وقتی من معلم زبان خارجی بودم، دقیقا این مشکل رو فهمیده بودم. بچه های ما وقتی می خوان زبان انگلیسی یاد بگیرن، مجبورن از منبع هایی یاد بگیرن که پر از تهاجم فرهنگی غربیه.
به خاطر همین به کلاسم به عنوان مشق گفتم:
بچه ها، به عنوان مشق، هر کدومتون یک داستان از کتاب های شهید مطهری رو ترجمه کنین و برام بیارین!
کاش الان می تونستم توی کاغذام ترجمه هاشون رو پیدا کنم. یادش به خیر، خیلی خوب جواب داد این حرکت. هم بچه ها شاد بودن، هم من تونسته بودم تا حدودی از تهاجم فرهنگی انگلیسی به درون کلاس زبان انگلیسی جلوگیری کنم!

به به! علیک سلام
بلاخره اموزش غیر مستقیم جواب داد!شما سلام کردید.
:دی
راه کار بدی نیست چیزی که شما گفتید.اما این فقط نوشتن بچه ها رو پوشش می ده.
لیسینینگ رو چی کار کنن؟
بچه ها بلاخره مجبورن با یه کتابی جلو بیان.نه؟
کتاب داستان این ترم من و که شما دیدید!(hard time) تازه این جز کتاب های خوب سری دامینوز هست.
جدی چی کار باید کرد؟

یاسر یکشنبه 15 شهریور 1388 ساعت 10:21 http://asemooni.blogsky.com

سلام آسمونی

ممنونم که به کلبه من سر زدی. بازم وقت کردی بیا
نماز و روزه هات قبول حق

سلام.
خواهش می کنم.
حتما

301040 یکشنبه 15 شهریور 1388 ساعت 11:54 http://301040.blogsky.com

به صورت کلی نمی شه کاری کرد. مگر این که همه ی عناصر مربوط به آموزش رو فیلتر کرد. یعنی احتمالا مجبور می شیم کتاب های خاص استفاده کنیم و از آهنگ های سامی یوسوف استفاده کنیم و از فیلم "محمد رسول الله" و از این دست فعالیت ها.

بازم می گم...یه زبان جدید یه دنیای جدیده...با یه فرهنگ جدید!
ما ناگزیریم با فرهنگ غرب رو به رو شیم.چه با کتاب های زبان مون.چه با هزارتا وسیله دیگه.
چه جوری می شه جوون و ساخت که مسخ زرق و برق غرب نشه؟

یافته ها ودریافته ها یکشنبه 15 شهریور 1388 ساعت 12:28 http://yafteha11.blogfa.com/

سلام
با آرزوی قبولی طاعات
در مورد به هم خوردن ساعت بدن حق باشماست در ماه رمضان بسیاری از فعالیت ها تحت الشعاع روزه قرار می گیرند.
اما بعد
در باب زبان انگلیسی باید عرض کنم که برخلاف کشورهای دیگر انگلیسی زبان سوم کشور ماست و دانش آموزان باید علاوه بر یادگیری قواعد فارسی و عربی قواعد انگلیسی را بیاموزند که در شرایط فعلی به صورت کلی عملی نیست و معمولا دانش آموزان دچار تحیر و سرگردانی می شوند و هیچ یک از این قواعد را نمی آموزند از طرف دیگ بنده عقیده دارم که دوبله فیلم در ایران بزرگترین ضربه را به تعلیم زبان روز دنیا زد. دوبله هرچند درک فیلم را راحت و زیبا می کنند اما باعث تنبلی مخاطب و ببینده می شود.
در مورد محتوای کتابها هم عرض کنم که معمولا وقتی زبانی وارد کشوری شد فرهنگ آن نیز وارد می شود.

سلام
ممنون از حضورتون.
بله متاسفانه یکی از نقص های سیستم اموزش و پرورش ما همینه...
دانش اموز ما بعد از فارق تحصیلی از مدرسه نه می تونه یه جمله عربی صحبت کنه نه انگلیسی...
درباره دوبله نظر خاصی ندارم.

سهیل یکشنبه 15 شهریور 1388 ساعت 20:55 http://daypic.blogfa.com

سلام.

مطلب جالب و در عین حال نگرانی ظریف و به جاییه ...

با نظرات ۳۰۱۰۴۰ موافقم...میشه نوعی دیگه از منابع را در اختیارشان گذاشت ...
ولی فکر نمی کنید که ما با مشکلات و مسائل جدی تری در زمینه نفوذ فرهنگ و یا عادت غربی دربین خودمان روبرو هستیم... کتابهای آموزش زبان جزء واقعا کوچکی هستن....

راستی ... ممنون که خبر دادین ...

التماس دعا.

یاعلی.

سلام.
بله مسلما نکات مهم تری هم هست. اما به نظرم تاثیر این کتابا٬عکس ها و فیلم ها تو روحیه نوجوون و جوون ما به قدری زیاده که ناخوداگاه خیلی از علایق و خواسته ها شو جهت دهی می کنه...
همین مسایل کوچیک کنار هم قرار می گیره و فاصله نسل ها رو می سازه و بعد ...

در پناه علی

امین یکشنبه 15 شهریور 1388 ساعت 23:14 http://elahi-gahi-negahi.blogsky.com

سلام،
این اتفاقی بود که متاسفانه در اثر کوتاهی نسل‌های گذشته افتاد. راستی چرا مایی که تا دو قرن پیش سردمدار علم در جهان بودیم الآن محتاج غرب شدیم؟چرا کاری کردیم که عوض اینکه آنها زبان ما رو برای به روز بودن یاد بگیرند ما مجبوریم این کار رو بکنیم؟
گذشته‌ها گذشته، اکنون چه باید کرد؟
به نظرم کاری نمیشه کرد! البته منی که زبان رو در مدرسه با کانون زبان ایران(ILI) خوندم این مشکل رو نداشتم.البته مدرسه ما (روزبه) خیلی روی معلم‌ها حساسیت داشت و اونها رو گلچین می‌کرد.ولی خب، همه جا که اینجور نیست.
ولی راجع به نگرانی به حق شما در پاراگراف آخر؛ درختی که ریشه‌ی عمیق داشته باشه با هیچ طوفانی سر خم نمی‌کنه ولی درخت بی‌ریشه با نسیمی از جا کنده میشه.پس سعی کنیم فرزندان‌مون رو "ریشه‌دار" تربیت کنیم.
نگید سخته، پدران و مادران ما چه شکلی این کار رو کردند؟!

سلام
حقیقت تلخی و که تو پاراگراف اول بیان کردید گاه و بی گاه منو هم اذیت می کنه...
متاسفانه ما با اون دوران اوج پیشرفت و سرامد بودن علمی بسیار فاصله گرفتیم.
این روزا ما علم بومی نداریم..
و اما پاراگراف اخر...ما پدر و مادر های فردا اگه استوار و محکم و ریشه دار باشیم می تونیم فرزندهای ریشه داری رو تربیت کنیم.
ان شا الله خدا کمکمون کنهو

علیرضا دوشنبه 16 شهریور 1388 ساعت 01:41 http://shadowlessman.blogsky.com/

سلام . مرسی به بلاگم سر زدی.
پیشرفت لازمه ی زندگییه. و ما جوونا بایاد یاد بگیریم که همه مثل یه بچه پور جنب جوش باشیمو تلاش کنیم و بعد یه لحظه بایستیمو
به همش بخندیم.
اگه تو خودت گم نشی می تونی فرزندتونو هم به بهترین شکل بزرگ کنی.

سلام
از این قسمت اش خوشم اومد:
بعد یه لحظه بایستیمو
به همش بخندیم.
ممنون
:)

ع.ر.وطن دوست پنج‌شنبه 19 شهریور 1388 ساعت 16:36

سلام!
لینک نظرات پست بالایی از کار افتاده!
شما هم ماشا...ا دست 301040 رو توی امار بازدید کننده از پشت بستیدا!:دی
چطور دلتون میمد این همه طرفدار رو دل کنید!؟:دی

می خواستم یه نظر در این پست بدم که دیدم یه مقاله میشه!
سر فرصت مینویسمش!
فعلا سرم به مقاله دیگه ای گرمه!

دعامون کنید
یا علی

سلام
اااااا.جدی؟ ۳۰۱۰۴۰ هم گفت٬ویندوز من ویستا ست.مشکلی ندارم واسه کامنت گذاشتن.اما بذارید در اسرع وقت یه کاری اش می کنم.

دوستان همیشه به من لطف دارن.
منتظر خوندن مقاله تون می مونم.
در پناه علی

امین پنج‌شنبه 19 شهریور 1388 ساعت 16:46 http://elahi-gahi-negahi.blogsky.com

چقدر این بارون قشنگه!
قدرت خدا رو ببین :)
نظرات بالا از کار افتاده.
...
راستی، جوشن کبیر که می‌خونید به اسم "یا امین" که رسیدید منو یادتون بیاد و دعا کنید! (به این میگن سوءاستفاده :)‌ )

جدی؟
خوشحالم که خوشتون اومد.
چشم.سعی می کنم اشکال رو برطرف کنم.


اگه جوشن کبیر ـامین ـ هم نداشت من شما رو فراموش نمی کردم.
خیلی دعاتون کردم...
شما منو دعا کردید؟

امین پنج‌شنبه 19 شهریور 1388 ساعت 19:06 http://elahi-gahi-negahi.blogsky.com

هزار حاجت و یک شب که که بر زبان آرى
چنین مجال قلیلى و صد گرفتارى؟
کجاست حاجت اعظم که چون روا گردد
تمام رحمت خود بر زمین روا دارى
خدا به حق مناجات آبروداران
ظهور او برسان زنده کن وفادارى
که وعده داده خدا گر رسد روا دارد
هرآنچه حاجت ناگفته در دلت دارى
یا صاحب الزمان ادرکنا...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد