نفس

... مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید

نفس

... مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید

من خدا را دوست دارم ...

 

من خدا را دوست دارم٬ 

چون گاه گاهی مریضم می کند٬ 

سنگی جلوی پایم می اندازد٬ 

گوشم را می کشد و 

اشکم را در می اورد٬ 

به حرف هایم گوش نمی دهد و 

خواسته هایم را نا دیده می گیرد٬ 

شیرین ها را برایم حرام کرده ... 

من خدا را دوست دارم٬ 

چون بار مسئولیتی را که اسمان نتوانست تحمل کند٬به دوش من گذاشت٬ 

چون توقع اش از من خیلی زیاد است و همه ی کارهای سخت را از من می خواهد... 

من خدا را دوست دارم٬ 

چون حسود و انحصار طلب است٬ 

چون خود خواه و زیاده طلب است٬ 

مالک اسمان ها و زمین است٬اما باز چشم اش به دنبال خمس دارایی من است... 

من خدا را دوست دارم٬ 

چون به انسان عقل داد تا بمب و سلاح بسازد و تا دلش می خواهد فتنه به پا کند٬ 

دل داد تا بخواهد٬اما به خواسته اش نرساندت٬ 

چون یکی را زشت و دیگری را بسیار زیبا خلق کرد٬ 

من خالق معلولان را هم دوست دارم... 

من خدا را دوست دارم٬ 

چون هزاران الهه خلق کرد٬اما خواست که تنها او را ستایش کنیم... 

من خدا را دوست دارم٬ 

چون باعث می شود هر روز صبح از خواب ناز بیدار شوم٬صورتم را بشویم تا حسابی خواب از سرم بپرد و بعد دو رکعت نماز نا قابل بخوانم٬ 

چون یک ماه از سال حلال هایش را هم برایم حرام می کند... 

من خدا را دوست دارم٬ 

چون هر قدر که دعا می کنند ظهور امام زمان نزدیک شود٬فرجی نمی کند... 

 

می گویند خدا صمد است٬یعنی بی نیاز  و 

حکیم است یعنی کار بیهوده و عبث انجام نمی دهد  و 

عادل است   و  گویا عالم هم ... 

 

پس حتما خوب می داند دارد چه کار می کند... 

من خدا را بسیــــــــــــــار دوست دارم٬ 

چون اگر با من نبودش هیچ میلی ٬ جام مرا بدین روز نمی انداخت... 

من خدا را دوست دارم و یقین دارم که او هم مرا بسیــــــــــــــــار دوست دارد... 

 

 


پ ن۱: 

آنهایی که نمی دانند همیشه مطمئنند

و

آنهایی که می دانند همیشه مشکوک 

 

۸۷     ۰۷

نظرات 16 + ارسال نظر
ثمین پنج‌شنبه 19 آذر 1388 ساعت 15:49 http://fardai-behtar.blogsky.com/

خسته نباشید....وبلاگ خوبی دارید...موفق باشید....
خدا همه بند هاشو دوست داره

ممنون
اره٬اما منو یه ریزه بیشتر دوس داره...
چون من یه عالمه بدم و اون بهم یه عالمه خوبی می کنه...

PAT پنج‌شنبه 19 آذر 1388 ساعت 16:53 http://khaterat-9.blogsky.com

سلام...
خیلی عالی بود و آدم رو به تامل وا میداشت
آپم و بهم سر بزن

سلام
تامل...
امیدوارم.

هدی پنج‌شنبه 19 آذر 1388 ساعت 18:52

سلام س-ف جان
من خدا رو دوست دارم چون:
مهربونه در کمال اقتدار و توانایی!
بخشنده است در کمال عظمت و قادر بودنش!
ما رو دوست داره در کمال بی نیازی و صمد بودنش!
من خدا رو دوست دارم چون ما رو به خاطر خودمون دوست داره و هیچ نیازی بهمون نداره ولی ما خدا رو به خاطر خودمون و نیازمون دوست داریم نه به خاط خودش.
او به ما مشتاق است ما به او محتاج...

دلنوشته ی دلنشینی بود و پی نوشت تفکر برانگیز.ممنونم.
دعا یادت نره عزیز.

سلام خانومی
خدای شما هم خیلی دوست داشتنی یه هاااا :)
ممنون
حتما

داود پنج‌شنبه 19 آذر 1388 ساعت 19:35 http://yaran1388.blogsky.com

سلام
هر که در این بزم مقرب تر است...
جام بلا بیشترش میدهند...
یا حق

سلام٬
پس با این حساب بلاهای زندگی شما باید خیلی زیــــــــــــــاد باشه!

در پناه حق

امین پنج‌شنبه 19 آذر 1388 ساعت 21:55 http://elahi-gahi-negahi.blogsky.com/

ســــــــــــــــــــــــــــلام!
خیلی ناز نوشتید، این لغتو به کار بردم چون می‌دونم براتون خیلی مفهوم داره و عمق لذت منو از این نوشته نشون میده.این پست‌تون جبران این چند روز تاخیر رو کرد!
من خدا رو دوست دارم چون هر لحظه با کاراش غافلگیرم میکنه.دوسش دارم چون وایستاده ور دست من و افکارم رو می‌خونه و بعد کاری میکنه که من حواسم باشه که اون همین جاست، کنار من.خلاصه خدا منو بیشتر از شما دوست داره، به خاطر همون دلیلی که به "ثمین" گفتید!!!

سلام!
خوشحالم که به دلتون نشست...
نخیرم! هنوز ام می گم خدا منو خیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلی دوس داره٬خیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلی...
:)

301040 جمعه 20 آذر 1388 ساعت 03:03 http://301040.blogsky.com

سلام.
من هم از خدا بدم نمی آد :)
جاتم خالی.
این قرمزه هم باحاله اضافه شده
:دی

سلام.
رسیدن به خیر
با حالی از خودتونه! ؛)

خوده خودم جمعه 20 آذر 1388 ساعت 13:19 http://www.khodamokhodam.blogsky.com

خدارو شکر
خدارو شکر
خدارو شکر:)

خدا رو شکر
:)

شیوا جمعه 20 آذر 1388 ساعت 23:27 http://shabe-man.blogsky.com

سلام
وبلاگ قشنگی داری چند تا از مطلب هاتو خوندم بامزه بودن..!!
موفق باشی
به من هم هر از چند گاهی سر بزن

سلام
با مزه؟ ؛)
لطف داری.

سیدامیرحسام جمعه 20 آذر 1388 ساعت 23:45 http://gharogati.blogsky.com

سلام
حالتون چه طوره؟
خانم س.ف
اامین آقا
دعوا نکنید که من رو از همه بیشتر دوست داره!!!{خنده}
چون... چون ... چون ... و هزاران هزار چوون دیگر.
-----
بچه ها تا حالا فکر کردید. همه میگن عاشق خداییم و دوسش دارم و ماله منه و ...
اما هیچ کسی با اون یکی دعواش نمی شه!!
عشق حقیقی اینه دیگه!
اگه مجازی بود چششو در می آوردیم!! هر کی ازین حرفا میزد{خنده}
------
با نظر خانم هدی موافقم.
البته دل نوشته فقط قلیان و جوشش احساساته دیگه اما با
"چشم اش به دنبال خمس دارایی من است"
یه مقدار موافق نیستم!!

راستی ممنون از لطفی که به من و وبلاگم دارید و سر میزنید.

صبح نزدیک است و ...

سلام اقا سید
شکر خدا عالــــــــــــــی ام٬
نه٬هنوز هم می گم٬نـــــــــــــــه! می گید نه٬از خودش بپرسید!
--------
دقیقا همین طوره!
بلا به دور٬فکر کنید سر یه عشق مجازی بود...چه خون و خون ریزی می شد...
؛)
---------
من با خیلی از جملاتی که تو این متن نوشتم موافق نیستم٬
اما خواستم بگو هر چه قدر هم که بخوایم کم لطفی کنیم اون سراسر لطف و پرستش و دوست داشتن سزای اوست...
----------
خواهش می کنم٬من قلم شما رو دوست دارم.چه موقع نوشتن چه موقع کامنت گذاشتن.

یا علی

رستگار شنبه 21 آذر 1388 ساعت 00:22 http://saghiye-simin-sagh.blogsky.com

سلام عزیزم
عجب عاشقای باحالی هستیم ما و عجب معشوق باحال تریه خدا :))) خداییش عشق بازی از این باحالتر جایی دیدین؟!

به نظرم همه بلاهایی (!!!) که سرمون میاره چوب استاده. که زندگی درستو یادمون بده! بهتر از من می دونید که چوب استاد گله٬ هرکی نخوره... :))

سلام
:)

س.ح شنبه 21 آذر 1388 ساعت 09:16

سلام..
خوبی س جونم..
والا هفته پیش کلی بلا سرم اومد در حال جمع و جور کردن خودم هستم...اصلا وقت نشد که مطلب بنویسم ولی دلم اینجا بودااااا
فکر کنم خدا دیده بود یه چند وقتی بهم خوش گذشته گفت بذار حالشو بگیرم ببینم هنوز دوسم داره...
ببین اینا فقط مال یه روزه از صبح به ترتیب اتفاق افتاد

۱.خبر دار شدم که اسمم تو یه کتابی که من بخشی از زحمتش رو کشیده بودم چاپ نشده..دیگه دیر بود برای هر اقدامی

۲.وسط خیابون مجبور شدم از یه تاکسی .. پیاده شم (فقط شانسی که اوردم این بود که راننده تاکسی به اندازه من ارتیست نبود و سرعتش رو کم کرد)

۳.به سمیناری که تو دانشگاه خودمون برای یکی از درسام داشتم نرسیدم حدود ۵ نمره از پایان ترم و از دست دادم

۴. در انتهای رو ز وقتی رسیدم خوابگاه بر اثر یه اتفاق یکی از دندونام از وسط نصف شد...
...
دوستام یه چیزایی در مورد بد شانسی من و یا چشم زخم اینا میگفتن ولی من اعتقادی ندارم بهش.
اون شب موقع خوابیدن از درد دندون خوابم نمیبرد ولی با تمام وجود خدا رو شکر میکردم و از داشتنش خوشحال بودم.هر کدوم از این اتفاقا میتونس بدترش برام بیافته..

ولی این مطلب شما هم خیلی خوشگلی بود..
دستتون درد نکنه








سلام خانومی٬خدا بد نده؟ اخه چرا؟!
حتما حکمتی داشته عزیز
اما به غایت ناراحت شدم٬گل دختر بیشتر مواظب خودت باش...
:(
به قول اقا داود:
هر که در این بزم مقرب تر است
جام بلا بیشترش می دهند

س.ح شنبه 21 آذر 1388 ساعت 10:42

راستی ممنون که به یاد م بودی خانوم گل...از اثرات س بودن فکر کنم
دی

:-*
یه دونه ای شمااا

نسیم شنبه 21 آذر 1388 ساعت 12:29 http://margbar.blogsky.com

سلام
خیلی جالب و تاثیر گذار بود آدمو می برد تو فکر
ممنونم از انتخابت
خوشحال میشم بازم بیای پیشم
فعلا...

سلام
ممنون٬لطف داری
ان شا الله
یا علی

ع.ر.وطن دوست شنبه 21 آذر 1388 ساعت 22:02 http://123tamam.blogsky.com

سلام!
خدا توی قران به انجیر قسم خورده!
به زیتون!
حتی به جرقه زیر سم اسبها!
این ها که بار امانت رو بدوش نکشیدند!ولی خدا دوستشون داره و به اونها قسم خورده!
این یعنی نشان دادن علاقه ای که به انسان داره!

جرقه زیر پای اسب چقدر مهمه از نظر ما!؟

یا علی

سلام...
هااا٬
گمی بیشتر از کمی تامل برانگیز بود هااا
ممنون از حضورتون

مامان عیسی یکشنبه 22 آذر 1388 ساعت 10:42

این مطلبتون هم فوق العاده بود و خیلی با حال و هوای من جور
واقعا که عشق و دوست داشتن فقط شایسته اوست
فکر کنم اوضاع من از شما خراب تر باشه نتیجه اینکه من را بیشتر دوست داره هههههههههههههه
البته امروز صبح بهم قول داد دیگه دست از آزمایش و نوار دلی و مغزی و ... بر داره تا ببینیم چی میشه

نظر لطف تونه...
این چه حرفی یه؟ شما مادر هستید و به حکم مادر بودن بهشت رو زیر پاهاتون دارید.
دعام کنید٬خیلی
ممنونم

س.ح سه‌شنبه 24 آذر 1388 ساعت 08:45

سلام..
خوفی س جونم..
خدا رو شکر بهتره..دندونپزشک گفت درست میشه مثل اینکه..ولی دندون درد هم عالمی داره هاا تا حالا اینجوریش رو تجربه نکرده بودم..قیافم این چند روز شده بود عین جودی ابت اون قسمتی بود که دندونش درد گرفته بود یه دستمال بسته بود دور کلش.. لپاش گل انداخته بود . یه غر ناز هم تو چهرش بود ..ولی نمیدونست باید غر بزنه یا نه..دی

راستی این مطلبت و انقد دوست داشتم امروز دباره خوندم..

دعا یادت نره هااا

سلام عزیز
اخی! الهی بمیرم! دندون درد خیلی بده٬همون قدر که جودی ابت خوب و نازه!
ممنون
دوست دارماااا
:-*

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد